حامد صفری، مربی و آنالیزور فوتبال؛ بهتر است جهت تحلیل نیم‌فصل تراکتور از تغییر ساختار مدیریتی و فنی تیم شروع کرد؛ چرا که تراکتور در دومین سال خصوصی‌سازی خود با چالش‌های جدیدی مواجه شد که نیازمند مدیریت ۲۴ ساعته این تیم بود.

نوآوری‌های مدنظر باشگاه می‌بایست همزمان تمامی جوانب من‌جمله افکار عمومی، شرایط روحی و روانی بازیکنان، تیم رسانه‌ای و تیم فنی را دربرگیرد.

وقتی تیمی در طی دو سال اول بیشتر از ۴ مربی و مدیرعامل عوض می‌کند، طبیعتا مربیان جوان و فعال خارجی که به دنبال بازی تماشاگرپسند و پر‌ریسک هستند، علاقه‌ای برای حضور بر روی نیمکت تراکتور با این جو سنگین را نخواهند داشت و اگر هم مربی با شرایط فوق این چالش را برای خود برگزیند، طبیعتا با استرس فراوان کار خود را روی نیمکت تراکتور شروع خواهد کرد.

لذا حمایت هواداران در کنار تعامل ارتباط هرچه بیشتر باشگاه با هواداران می‌تواند شرایط ایده‌آلی را جهت ادامه کار تراکتور در لیگ فراهم آورد.

پرستاره‌ترین تراکتور تاریخ در حالی لیگ را آغاز کرد که در هفت بازی ابتدایی با ثبت ۷ کلین‌شیت بهترین شروع تاریخ تراکتور را رقم زد، ولی جنبه بد این شروع برد‌های تماما اقتصادی و کمترین گل زده تا هفته هفتم در تمام ادوار تراکتور بود. چیزی که مشخص بود می‌توانستیم حدس بزنیم که اگر تراکتور روال گلزنی خود را تغییر ندهد به زودی بعد از دریافت اولین گل روال امتیاز‌گیری هم تغییر خواهد کرد و از نظر روحی تاثیر منفی روی هواداران و بازیکنان خواهد گذاشت، که همینطور هم شد و بعد از چند نتیجه ضعیف و افت روحیه بازیکنان، اقدام به بازی احساسی (پاس‌های بلند و تک‌روی‌های بیش از حد) در اکثر بازی‌های تراکتور محسوس بود.

در این وضعیت در صورت وجود بازیکنان قدیمی، تراکتور در ترکیب، می‌توانست از نظر روحی کمک‌حال تیم باشد، بازیکنانی مثل کیانی و ابراهیمی و …که شناخت کاملی از هواداران و جو فوتبال آذربایجان داشتند می توانستند شرایط را به سود تیم عوض کرده و روال امتیاز‌گیری تیم را تضمین کنند.

در فوتبال امروز دنیا هرچند هر تیمی نیازمند نیمکت قدرتمند در کنار یازده بازیکن اصلی است ولی نباید این نیمکت قدرتمند باعث سردرگمی مربی در انتخاب یازده بازیکن اصلی شود؛ درست است که فوتبال روز دنیا بازی شناوری می طلبد و لی هر تیم باید تاکتیک پایه و اصلی خود را با یازده بازیکن اصلی ثابت طراحی کند.

بازی با ترکیب‌های متنوع و تغییر پست بازیکنان چیز بدی نیست ولی باید این یازده بازیکن در میدان به شناخت کافی از یکدیگر در کنار شناخت تاکتیک مد‌نظر سرمربی برسد. چیزی که در تراکتور به صورت بسیار ناقص توسط دنیزلی پایه‌ریزی شد و بیشتر از جنبه مثبت در هفته‌های اخیر باعث ایجاد ناهماهنگی در میدان گشت.

هرچند دنیزلی به بازی سرعتی و انتقال سریع توپ از دفاع به حمله علاقه بسیاری داشت ولی عملا جایگذاری بازیکنان سرعتی مانند میمبلا در زمین پشت دژاگه و حاج‌صفی و حتی شجاعی بیشتر باعث فشردگی خط میانی می‌شد، در حالی که تراکتور تمامی ابزار لازم برای بازی با تاکتیک‌های متنوع از جمله ۲-۴-۴ کلاسیک، ضد‌حمله، پرس و حتی تیکی‌تاکا را دارد، پیشتر حتی در بسیاری بازی‌ها از تاکتیک پاس بلند نیز استفاده شد که برای این تراکتور با این تعداد بازیساز در تیم و نبود مهره هجومی قدرتی و بلند‌قد بدترین تاکتیک می‌باشد.

درست است که دنیزلی تجربه حضور در لیگ ایران را داشت ولی بهتر بود جهت هماهنگی بیشتر با خواست هواداران و طلب فوتبال آذربایجان، از یک مربی بومی و جوان نیز استفاده می‌کرد.

تراکتور در زمان مربیانی مثل تونی (۲-۴-۴ کلاسیک، تیکی‌تاکا)، ارتغرل ساغلام (مالکیت توپ و تیکی‌تاکا) و خطیبی (ضدحمله) بهترین عملکرد را هم در سکوها و هم در زمین داشته و به نظر، هواداران آذربایجانی بیشتر دوست دارند بازی خود را به حریف در نیمه میدان حریف دیکته کنند، به جای این‌که با بردهای اقتصادی و بازی پراکنده و استفاده از اشتباهات حریف صرفا امتیاز بگیرند.

با نزدیک شدن به نیم‌فصل بهترین فرصت است که با یارگیری در نقاط ضعف تیم تیمی ویرانگر را برای حضور در مسابقات آماده کرد. با توجه به بازی‌های نیم‌فصل اول به نظر می‌رسد تراکتور در فاز دفاعی به دو دفاع وسط جوان و باتجربه و مستحکم نیاز دارد.

همچنین در فاز هجومی به یک مهاجم قد‌بلند و قدرتی جهت حفظ توپ در نزدیکی دروازه حریف و دریافت توپ از مدافعان و هافبک‌ها نیازمند است.

تاکتیک و ترکیب پیشنهادی برای تراکتور

تیکی‌تاکا

ویژگی‌ها

• حفظ توپ و بازیسازی شجاعی یا شکاری در پشت محوطه جریمه حریف

• فرارهای رو به داخل محوطه جریمه و ایجاد موقعیت مستقیم گل یا شوت به سمت دروازه برای بازیکنان کناری (میمبلا و سوگیتا)

• حفظ و گردش توپ در میانه میدان و ایجاد مثلث بین بازیکنان تکنیکی تیم و بازیسازی از میدان خودی با پشتیبانی ایمانی

• امکان ارسال از جناحین و ضربات سر و همچنین ایجاد موقعیت شوت در ادامه برای خط هافبک

• بازی شناور و تغییر تاکتیک مدنظر مربی در مواقع لزوم؛ به طور مثال از ۳-۱-۲-۴ به ۳-۲-۱-۴ و اضافه شدن دژاگه به فاز هجومی

• بازی در کناره‌ها و بازیسازی از کناره زمین رو به داخل و ایجاد موقعیت با استفاده از اورلپ مدافعان کناری و تجمع در محوطه جریمه حریف