به گزارش سون خبر به نقل از ایرنا، امروز ۱۹ مهر ماه مصادف با سالروز شهادت حسین خان باغبان از مجاهدان و فرماندهان یکی از جبهه های مهم مبارزاتی مشروطه طلبی مردم تبریز در محله لیلاوا است که تا پای جان از تلاش و مبارزه برای رهایی ملت ایران از یوغ ستم و استبداد دست برنداشت و غریبانه و نجیبانه چشم از جهان فرو بست.
حسینخان باغبان در سال ۱۲۵۰ هجری شمسی در سردرود یکی از شهرهای مجاور تبریز متولد شد و در همان سنین جوانی به تبریز آمد و ساکن محله لیلاوا شد؛ شغل باغبانی در باغ حاج میرزا آقا فرشی از تجار و سیاسیون زمان تبریز، او را به حسین خان باغبان در بین اهالی ملقب کرد.
اسناد تاریخی و روایت های مختلف از مبارزات مردم تبریز در مشروطه نشان می دهد که ائل اوغلی پس از ستارخان و باقرخان به دلیل برخورداری از هوش و ذکاوت جنگاوری و شجاعت مثال زدنی، در حقیقت نفر سوم قیام مشروطه بود، اما آنگونه که شایسته و بایسته جایگاه اوست، در نوشته های مختلف بدان پرداخته نشده است.
هر چند همه مجاهدین مشروطه برخاسته از بطن مردم بودند، اما تنها حسین خان باغبان مفتخر به لقب «ائل اوغلو» به معنی فرزند مردم شد که این لقب بیشتر به دلیل مردم داری، کاردانی، شجاعت و مردانگی، منش پهلوانی و انسانی و تواضع بود این مرد همواره مورد احترام رهبران و مجاهدان نهضت به خصوص ستارخان قرار داشت.
سخاوت و جوانمردی ائل اوغلی به حدی بود که گفته می شود حتی دشمنانش نیز در شهادت او گریسته و برایش مجلس ختم گرفته بودند، یکی از شعرای محلی پس از شهادت حسین خان باغبان ابیاتی به این مضمون سروده است که نشان دهنده جایگاه و پایگاه مردمی اوست:
نه قلبینده پول وار، نه شهرت، نه آد ( در دل او نه پولی وجود دارد، نه شهرت و نام)
اوزو ساده باغوان، اونون دردی بیر ائل اولوب ( خودش باغبانی ساده بود اما درد او رنج یک ملت بود)
حسین خان باغبان جدا از لقب ائل اوغلی، مشهور به “حسین غریب” و ” لوتی حسین” و “پرچمدار مشروطه”، “لنگر صف مجاهدان” و “آذربایجان غیرتی” بود.
با وجود اینکه گذشت زمان و سپری شدن دهه ها از شهادت او، نام و یادش در جراید و تاریخ نگاری از مشروطه بسیار کمرنگ شده است، اما در همان زمان که مبارزات مشروطه طلبی در تبریز و ایران جریان داشت، آوازه ائل اوغلی در روزنامه های تبریز تیتر اصلی بود.
سبکتکین سالور شاهزاده قاجار و از نویسندگان و روزنامه نگاران مشهور دوره پهلوی، از حسین خان باغبان به عنوان آخرین ماندگاران عیاران نام برده و نوشته است: در آن زمان، بین مجاهدین مردی بود بس نامدار، گردن فراز، شریف، پاکدل و انساندوست ؛ مردی که می توان به جرات او را از بزرگترین قهرمانان تاریخ در مبارزه با استبداد دانست، نه در ایران، بلکه در مقیاس جهانی. مردی عامی، بی سواد و یک باغبان، اما باغبانی که با سرداران بزرگ آزادی برابر است.
وی ادامه می دهد: مردی به نام حسین خان باغبان، او همیشه اسلحه ای به کمر می بست و از مردانی بود که کمک به ضعفاء را وظیفه خود می دانست و از کسانی بود که دلیرانه با فراشان، قاطرچیان و دیگر اشرار حکومت می جنگید.
سالور می نویسد: حسین خان باغبان از چهره های درخشان انقلابیون بود و به جرات می توان گفت پس از ستارخان، او حق بس بزرگی بر آزادی دارد. او دلیری فرزانه و جنگجویی بی نظیر و استوار در جنگ و قول خود بود.
حسین خان باغبان در همان روزهای نخستین شروع مبارزات مشروطه طلبی خود را به صف مجاهدان رساند و به دلیل رشادت و مردانگی و نیز قدرت جنگاوری خیلی سریع در جمع فرماندهانی همچون ستارخان، باقرخان و علی مسیو قرار گرفت.
وی همواره به دلیل هوش بالای نظامی گری همیشه ماموریت های حساس را از طرف انجمن و سردار ملی می پذیرفت و نقل است در یکی از جنگ ها او بیشتر از ۹ فشنگ نداشت که یکی از مجاهدین به او می گوید: خان با ۹ فشنگ به جنگ می روی؟ او جواب می دهد: مگر من بیشتر از ۹ نفر را خواهم کشت؟!
نحوه شهادت ائل اوغلی نیز طبق اسناد موجود در جراید آن روزگار از جمله روزنامه انجمن ایالتی آذربایجان و نیز نوشته هایی از محمدباقر ویجویه، سلام الله جاوید و اسماعیل امیرخیزی بسیار حزن انگیز و غریبانه بوده است.
طبق این نوشته ها، شهادت ائل اوغلی روز یکشنبه ۱۹ مهر ماه سال ۱۲۸۷ شمسی مصادف با ۱۵ رمضان سال ۱۳۲۶ قمری اتفاق افتاد.
طبق این نوشته ها، شهادت ائل اوغلی روز یکشنبه ۱۹ مهر ماه سال ۱۲۸۷ شمسی مصادف با ۱۵ رمضان سال ۱۳۲۶ قمری اتفاق افتاد.
شماره ۱۳ روزنامه انجمن درباره شهادت حسین خان باغبان از احتمال دستگیری و سپس شهادت خبر داده است اما در شماره ۱۴ همین روزنامه این خبر تصحیح شده و آمده است: «واقعه موسفه حسین خان مرحوم را همان طوری که در نمره سیزدهم نوشته بودیم، ورود راپورت های اخیره و وقوع پاره ای اخطارات تکذیب کرده و ما را در این نمره به تصحیح آن مجبور می نماید. نقطه ای که در واقعه مذکوره برخلاف واقع نوشته شده است همانا اسارت شهید مرحوم است که بالقطع اتفاق نیفتاده و مرحوم مشارالیه زنده دستگیر نشده است و زخمی که خورده است نه به پای بلکه از کله مردانه خویش خورده و همان دقیقه برافتاده است.»
این روزنامه ادامه می دهد: «بعد از آن، جسد پاک بی روحش را برداشته و برده تقریبا یک ساعت در درب انجمن اسلامیه گذاشته و سپس به همت بعضی ها شبانه در خارج محوطه قبرستان شتربان دفین خاک غفران نموده اند. لیالی احیا چند شب علی الموالی در امیر خیز و خیابان و مسجد انگجی و غیره از طرف سردار ثانیا سالار و اخیرا به همت سایر هم مسلکان غیور خودش مجالس تعزیه برپا بوده مجاهدین محلات دسته به دسته با هیئت نظامی آمده و از غیاب آنچنان مجاهد با غیرت اظهار یاس و الم می نمودند. حضرات اعضای محترم انجمن ایالتی نیز همه شب را با هیئت اجتماعی تشریف داشته و مراتب قدردانی خود را ظاهر می داشتند.»
در روز شهادت حسین خان باغبان و در حالی که برخی از محلههای تبریز در اختیار مشروطهخواهان و برخی در اختیار نیروهای دولتی محمدعلی شاه بود، ستارخان تصمیم گرفت در یک سلسله عملیات گسترده کل شهر تبریز را تصرف کند و بر این اساس نیروهای مجاهد روز ۱۸ مهر محلههای ششگلان و باغمیشه را تصرف کردند و برای تصرف محله دوچی عزیمت کردند که حسین خان در جریان این درگیریها در میدان نبرد به شهادت رسید.
پیچیده شدن خبر شهادت او موجب حزن و ماتم عمیق مردم تبریز شد، چنانکه اسماعیل امیرخیزی در این باره می نویسد: تصور نمی کنم در تمام شهر کسی از مشروطه خواهان و مردم بی طرف که از مردانگی و پاکدامنی حسین خان اندک اطلاعاتی داشت، پیدا شود که از این قضیه ناگوار متاثر و ملول نگردد. ستارخان فوق العاده از شنیدن این خبر ناگوار متاثر شد و همیشه از وی یاد می کرد و نامش را به احترام می برد.
نقل شده است ائل اوغلی مدت ۴۰ روز قبل از شهادتش از خانه بیرون آمده و دیگر بازنگشته بود و در این مدت حتی در بستر نرم نخفته و حتی فرصت نیافته بود تا فرزند نوزاد خود را که چند روز قبل از مرگش تولد یافته بود، ببیند.
شهادت نابهنگام حسین خان چنان تاثیری روی ستارخان گذاشت که گویند سردار ملی ۲ روز از اتاق خود بیرون نیامد.
مجالس بزرگداشت و یادبود وی با شکوه و گستردگی تمام در سراسر تبریز تا چهلم شهادتش برگزار شد و حتی دشمنانش نیز برایش مجالس ختم بر پا کردند.
پیکر این مجاهد راستین و فداکار فراموش شده شبانه در یکی از گورستان محله دوه چی تبریز به خاک سپرده شد که بعدها این آرامستان تخریب شد، اما جسد او توسط تنها فرزند و یادگار وی مرحوم حاج عزیز پورشهید به شهر قم منتقل شده و در آنجا آرامگاه ابدی یافت که متاسفانه این مزار نیز گویا در جریان ساخت خیابانی از بین رفت تا لقب “حسین غریب” بیش از پیش برازنده این شهید راه آزادی میهن شود.
تنها یک روز پس از شهادت ائل اوغلی برابر با ۲۰ مهر ماه سال ۱۲۸۷ شمسی مجاهدان مشروطه خواه تبریز به رهبری ستارخان پس از چهار ماه مبارزه سخت به پیروزی رسیدند.